شکل متداولتر رگههای پوستهای روی اکستروژنها، که با اچ کردن و آنودایز کردن نیز آشکار میشود، جایی است که رگهها تمایل دارند در جهت اکستروژن حرکت کنند، اما ممکن است در طول اکسترود تا حدودی از لحاظ عرض متفاوت باشند. یک اثر مشابه را می توان به رگه های طراحی ساختاری یا قالب نسبت داد، تفاوت اصلی این است که عرض رگه های ناشی از دلیل دوم در طول اکسترود متفاوت نیستند. اگر در مورد منبع این نوع رگه شکی وجود داشته باشد، یک آزمایش ساده این است که لایه آندی را از نمونه جدا کرده و آن را از یک انتها صیقل دهید تا فلز بیشتری به سمت انتهای اکستروژن مورد بررسی برداشته شود. (سنباده مخروطی معمولاً کمتر از 5 میکرومتر در طول یک نمونه است). سپس نمونه باید دوباره اچ و آنودایز شود. اگر رگههای روی سطح از نظر عرض متفاوت باشند یا به سمت چپ یا راست حرکت کنند یا حتی در مناطق به شدت صیقل خورده ناپدید شوند، احتمالاً وجود رگهها به دلیل جدا شدن ناحیه پوسته است. اگر رگه ها از نظر عرض متفاوت نباشند یا به سمت چپ یا راست حرکت نکنند، رگه ای شدن احتمالاً به دلیل رگه های طراحی قالب است. مورد بعدی در بخش 2.ب) مورد بحث قرار خواهد گرفت. شکل 19 تاثیر پرداخت مخروطی، اچ کردن مجدد و آندایز کردن یک نمونه اکستروژن 6063 را نمایش می دهد که رگه های ناحیه پوسته را نشان می دهد.
در مورد ورق با کیفیت آندایز، شمش مورد استفاده برای تولید آن معمولاً قبل از نورد داغ، پوسته پوسته می شود تا ناحیه پوسته از بین برود. اگر این امر میسر نشد، لایه جداسازی معکوس، که بسیار نزدیک به سطح شمش است، ممکن است با اچ کردن و آندایز کردن آشکار شود. نمونه ای از نقص ناشی از تفکیک معکوس در شکل 20 نشان داده شده است. فناوری ریختهگری ویژه برای کاهش ناحیه پوسته شمش به حداقل ممکن در دسترس است. در مورد اکستروژن ها، هر ویژگی طراحی قالب که می تواند بر جریان فلز در طول فرآیند اکستروژن تأثیر بگذارد، ممکن است شانس قرار گرفتن لایه جدا شده در سطح یا درست زیر سطح اکسترود شده را افزایش یا کاهش دهد.